امشب بزرگترین کار ممکنو کردم...نمیدونم تهش چی میشه ولی میدونم قراره برسم ب اون بالا بالاهااااااا

تهش قشنگ میشه قشنگ همه‌چیو ب طوفان میکشم

این روزا ک زیاد اینجا نیستم بیشتر تو دنیای واقعی سرگرمم

عاقاااا من دنبال یه چیزی ام ک پیدا نمیکنم اینستااا

کل انلاین شاپا رو شخم زدم یه چیز گوگولی بانمککک فانتزی/:

اخرشم مجبور میشم ب امیر بگم برام بگیره و حضوری بخره

احتمال زیاد یکماه دیگه برگردم:)

و از اون روز ب طور جدی زندگیم شروع میشه ومیرم تو اجتماع

امسال حس خلا دارم

نمیدونم قبول میشم.نمیدونم قبول نمیشم

هیچی نمیدونم

ولی هرچی خدا بخواد همون میشه

رفیق قشنگ من❤️سنگ صبور این روزام

اونموقع میرم تو اجتماع باید حواسمو جمع کنم.باید کار پیدا کنم

کلی کار دارم منننننن



تاريخ : شنبه سی و یکم شهریور ۱۴۰۳ | 2:44 | نویسنده : آنیرلی |